پل معلق قشنگی هست که شهر ونکوور را به ساحل شمالی خلیج بورارد وصل میکند، اسمش لاینز گیت. این بینوا پل شده مدل عکاسی من، چرا که هم از بالکن خانه، در روزهای گرم، و هم از پنجره آشپزخانه، در روزهای سرد، در دید است. در هزار و یک اطوار شوتش کردهام، به قول عکاسان
باری، چندی پیش دیدم نصف پایین آن همراه با استنلی پارک در مه غلیظ محو شده، فوری عکسش گرفتم و در فنوبلاگم پست کردم. در شرح عکس هم نوشتم: آن گاه که پل در مه محو میشود. حالا چه ربطی دارد به خلیج فارس
از آن روز سؤالی در قشر خاکستری، یا هر رنگی، معلق شده مثل پل. به سابقهای مسبوق است این سؤال: مدتهاست، ماهها و شاید سالها، خسته شدهام از ای-میلهای بیمزه زنجیری که آی چه نشستهاید که فلان گفت خلیج عربی یا خلیج خالی. بشتابید و امضا و عریضه روان کنید به سوی پرزیدنت اوباما، مثلا، که چرا گفته خلیج و نگفته خلیج فارس. با آن مورد که خلیج عربی بگویند من هم راستش مشکل دارم، بد مشکلی، غرضم آن نیست
اما خلیج خالی گفتن چه عیب دارد؟ مگر غالبا اسمهای معروف و معرفه را حذف نمیکنیم از گفتار؟ بالای عکسم نوشتم وقتی پل در مه محو میشود... من میدانم کدام پل را میگویم، خواننده هم میفهمد کدام پل در نظرم است. به خصوص وقتی که نشانه اسم معرفه(1) در زبان انگلیسی پشت اسم باشد که ردخور ندارد
اما خلیج خالی گفتن چه عیب دارد؟ مگر غالبا اسمهای معروف و معرفه را حذف نمیکنیم از گفتار؟ بالای عکسم نوشتم وقتی پل در مه محو میشود... من میدانم کدام پل را میگویم، خواننده هم میفهمد کدام پل در نظرم است. به خصوص وقتی که نشانه اسم معرفه(1) در زبان انگلیسی پشت اسم باشد که ردخور ندارد
قدیمیها میگفتند برویم سر پل بلال بخوریم یا گردو، هیچ کس بازخواستشان نمیکرد که آی بگو پل تجریش. یادم هست که شمیران نشینان میگفتند برویم شهر برای خرید. واضح بود برای شنونده که شیراز مقصود نیست، تهران را مراد دارد. حالا گیرم در خبری بگویند کشورهای خلیج و بعد خبری بدهند در موردشان، تردیدی هست که کدام خلیج؟ با سابقه ذهنی از پس و پیش خبر واضح است که خلیج مکزیک منظور نیست، یا خلیج خوکها مثلا
این از جا، دو تا مثال هم از آدمها بزنم. وقتی داریم شرح محاصره بندر روشل را در تاریخ فرانسه میخوانیم، شاه چنین کرد و شاه چنان کرد کدام شاه را افاده میکند؟ کاردینال چطور؟ باید در سراسر دهها صفحه مطلب بگوییم شاه لوئی سیزدهم یا کاردینال دوک دو ریشیلیو؟ شاه مصدق را برکنار کرد. کدام شاه؟ محمد رضا پهلوی. استاد امروز معادله دیفرانسیلی را درس داد. کدام استاد؟ آقای دکتر فلان استاد ریاضی
مثالها بیشمار است. به همین دو سه نمونه بسنده کنم، برای این که متعصبان سینه چاک بر سرم بریزند کافی است
(1) the, e.g. the bridge
درست است... ولی وقتی حساسیت ایجاد شده عیبی ندارد اسم هم بعمد گفته شود
پاسخحذفسلام اقای فاریا....
پاسخحذفراستش من شما رو نمیشناسم و در واقع ادرس وبلاگ شما رو هم از قسمت نظرات یکی از وبلاگ ها برداشتم....جایی که من خیلی نا امیدانه و مظلومانه
به دنبال فقط یک سطر مطلب فارسی در مورد ویولنسل میگشتم.... اما دریغ از یک جمله یی کوتاه....اما متوجه حرفهای شما در قسمت نظرات شدم که گفته بودید ویولن فرا گرفتید و هیچوقت رامتون نشد..... بعد به ویولا و ویولنسل علاقه پیدا کردید......و با همین کلمه ویولنسل ....لبخند کم رنگی بر لبان من نشست که شاید در وبلاگ شما بتونم از ویولنسل چیزی بیابم....
در وبلاگتون گشت کوتاهی زدم.... و با مشاهده مختصر بیوگرافیتون دلم خواست کمی با شما درد دل کنم....نمیدونم شاید چون بعد از مرگ پدرم دیگه نمیتونم با کسی درد دل کنم و از ارزوهام بگم اما شما و علاقه و اطلاعات وسیعتون از موسیقی خصوصا کلاسیک و سنتون که جای پدرم هستید....منو به سوی این کشوند که هر چند نمیشناسمتون اما باهاتون کمی درد دل کنم.....
راستش من عاشق موسیقی کلاسیک و خصوصا عاشق ویولنسل هستم.... این که میگم عاشق ویولنسلم به این معنا نیست که فقط از روی توهم چیا جوانی چیزی بگم...نه..نه..من قبلا چند ترم ویولن التو کار کردم اما به دلیل یه سری مشکلات روحی که بعد از مرگ پدرم برای من و خانواده ام پیش اومد... دیگه دامه ندادم......
تا اینکه خیلی اتفاقی در یکی از کنسرت های یانی توجهم به ویولنسل جمع شد....محو نمایش خیره کننده و صدای مخملیشون شدم.....و بعد این جرقه یک حرکت در من بود....دوباره به سوی موسیقی رفتم...و شروع به جستجو در مورد ویولنسل کردم ....و این ساز شد تنها دلخوشی من در زندگی....بعد از کلی تحقیق در موردش و با علاقهی زیاد تصمیم گرفتم تولد دوباره موسیقی من با ویولنسل باشه که عاشقانه دوستش دارم..... اما طولی نکشید که این امید خشک شد......
من در شهرستان اراک زندگی میکنم که جزء یکی از شهرستانهای محروم به شمار میاد......از قضا به هر اموزشگاهی هم که سر زدم....گفتن...نه ویولنسل نداریم....انگار نه انگار که این ساز جزء یکی از سازهای کلاسیک هست و باید اموزش داده بشه......
بعضی ها با شنیدن ساز ویولنسل فقط عینکشون رو بالا و پایین میکردن و بی اعتنا میگفتن......تهران...برو تهران....اینجا هیچ استادی حاضر نیست برای تدریس بیاد....چون هواپیما نداره......اخه پس گناه من چیه.......که مجبورم در اراک زندگی کنم.......تقصیر من چیه که در شهر پیشرفته ای مثل تهران به دنیا نیومدم.......در زمینه تحصیل هم همینطور معدلم بالای 19 هست.....اما چه فایده باید در یه رشته پایین و بی هیچ علاقه ای درس بخونم.....چون اینجا معماری ...نداره و نمیتونم از اراک بیرون برم چون کسی رو در تهران و شهر های پیشرفته دیگه نداریم....
باور کنید خیلی خسته شده ام..... خیلی دلگیرم.....مدتهاست که از این وضع خسته شده ام...دیگه امیدی ندارم...از اراک متنفرم.....از ته دلم احساس دلمردگی و کمبود میکنم.....چرا اخه من که پر از ارزو و تلاشم و به گفته خیلی ها با هوش و با استعداد باید مجبور باشم در اراک زندگی کنم...حتی تصور ماندن در این شهر هم زجر اوره ....
تنها دلخوشی و عشق واقعی من در زندگی ویولنسل و یادگیری ان هست.....الان فقط باید از روی دلتنگی تا امیدانه اشک بریزم.....
ببخشید اگر پر حرفی کردم....فقط میخواستم از شما که یک مهندس با سواد و موسیقی دوست هستید و جای پدر من هستید....راهنمایی بکیرم...ازتون بخواهم که منو راهنمایی کنید که چه کار کنم....ارزوهام و سازم رو چه طور میتونم پیدا کنم......لااقل شما با تجربه خودتون منو به عنوان دخترتون راهنمایی کنید.......
نمیدونم ...میتونید این ایمیل رو دور تریزید و یا اینکه مثل یه پدر به دخترتون پاسخ بدید......
کمکم کنید.... دختری تنها و از غم......
www.spicygirl_sh2008@yahoo.com
دختر عزیزم، پاسخ مفصل با ایمیل خواهم داد به زودی. فقط برای دیدن یک مطلب عالی در مورد ویولنسل، لطفا وبلاگ دوست ارجمندم را ببینید
پاسخحذفhttp://crypticuniverse.blogspot.com/2009/10/jacqueline-du-pre.html
سلام ممنون از لطفتون .....من منتظر می مانم.........
پاسخحذفمتاسفانه وبلاگی که معرفی کردید انجا فیلتر هست و نتونستم وارد بشم.....
www.spicygirl_sh2008@yahoo.com