آبان ۲۹، ۱۳۸۸

پنجاه سال با سن مارتین این دفیلدز


سالها پیش که کودکی بیش نبودم و در سان فرانسیسکو به برنامه موسیقی کلاسیک رادیوی محلی گوش می‌کردم، تصورم این بود که این رادیو به آکادمی سن مارتین این دفیلدز تعلق دارد، چرا که قطعاتی که پخش می‌شد، یکی دو در میان با اجرای این ارکستر بود

سر نویل مارینر لبخندی به لب می‌آورد وقتی ملاقاتم را با او با این یادآوری شروع می‌کنم، در اتاق نشیمن منزلش در لندن. این همان اتاق است که در آن مارینر و عده‌ای دیگر موسیقی‌دان هم فکرش، پنجاه سال پیش اولین بار با هم تمرین کردند، بی آن که بدانند هسته مرکزی یکی از بهترین ارکسترهای مجلسی جهان خواهند شد. مارینر آن وقت سردسته ویولنهای دوم ارکستر سنفونیک لندن بود. می‌گوید همه ما در ارکسترهای دیگر اشتغال داشتیم، ولی دنبال تغییر و مسؤولیتهای بیشتر بودیم. خودمان را به مزاح پناهندگانی می‌خواندیم که از رهبرهای دیگر ارکسترها فرار کرده‌اند

نخستین ایده و هدف این دوستان فراری، کشف و اجرای موسیقی دوران باروک و کلاسیک بود به سبکی تازه. ویولنیست آکادمی، کنت سیلیتو می‌گوید در دهه شصت هنوز موسیقی باروک با ارکسترهای بزرگ اجرا می‌شد. نویل با کمک گرفتن از تخصص یک موزیکولوژیست سعی داشت تعداد نوازندگان را تقلیل دهد و صدایی تمیزتر به دست آورد. به این ترتیب به صدایی صاف‌تر و دقیق‌تر از موسیقی باخ و معاصرانش رسیدیم. چنین بود که اولین جرقه‌های این ارکستر با نوازندگانی قلیل و با هدایت مارینر از جایگاه کنسرت ماستر زده شد

نخستین بار در سال 1958 بود که مدیر هنری کلیسای سن مارتین این دفیلدز، که در میدان ترافالگار بود، جک چرچیل از گروه دعوت کرد تا کنسرتی در آن کلیسا برگذارد. موفقیت دور از انتظار این کنسرت اعتباری برای گروه کسب کرد که به اولین برنامه کاملا حرفه‌ای ارکستر در نوامبر 1959 انجامید، در اجرای آثاری از آلبینونی، کورلی، تورلی، و لوکاتلی، و البته از همان وقت نام آن کلیسا بر ارکستر ماند، هر چند که هرگز پایگاه ثابت ارکستر نشد. مدیر کل ارکستر، دان دی می‌گوید در واقع بیشتر برنامه‌های گروه در تورهای دور و نزدیک اجرا می‌شود و کنسرتهای لندن از پنج برنامه در سال تجاوز نمی‌کند. کل برنامه‌های ارکستر در داخل انگلستان هم از شش تا حد اکثر ده کنسرت بیشتر نیست

در آن نخستین روزها، آکادمی گاه به فستیوالهایی دعوت می‌شد از قبیل ادینبورگ و بث در انگلستان، و اسپانیا و آلمان و ایالات متحد در خارج. اکنون اما قریب سه ربع اوقات گروه در تورها می‌گذرد. سیلیتو به شوخی می‌گوید ژانویه حتما در آلمانیم و بهار قطعا در ایالات متحد. البته غالبا چنین هم هست، مثلا همین سال بعدی، ارکستر از هفتم تا هجدهم آوریل 2010 در امریکای شمالی خواهد بود

فارغ از تورهای متعدد و پیاپی، آکادمی یک تفاوت دیگر هم با سایر ارکسترها دارد: شهرت حاصل از کنسرتها و تورها به ضبط کارهایش منجر نشد، برعکس، ضبط چند کار ارکستر توسط شرکت لویسولیر در 1961 آکادمی را بیشتر به محافل هنری شناساند، چنان که سیلیتو می‌گوید

چندی بعد مارینر متوجه شد که کارهای بی‌شمار از رپرتوار گروه هنوز ضبط نشده، پس به امضای قراردادی با شرکت فیلیپس اقدام کرد، قراردادی که تا آن زمان در رده ارکسترهای مجلسی بی‌نظیر بود. اما برای ضبط سنفونیهای موتزارت، بر اساس این قرارداد، لازم بود ارکستر گسترش یابد. قبل از آن، گروه چیزی جز یک ارکستر مجلسی کوچک هشت نفری نبود. به علاوه برای اجرای سنفونیها دیگر هدایت از جای کنسرت ماستر هم کافی به نظر نمی‌رسید و لزوم یک رهبر مستقل حس می‌شد. باز هم مارینر قدم پیش گذاشت و این نقش را بر عهده گرفت. می‌گوید دموکراسی به بهترین شکل بر گروه حاکم بود و هست، در واقع دوستان به رهبری او رای دادند و او پذیرفت

بعدها که مارینر به عنوان رهبر مهمان ارکسترهای خارجی دعوت می‌شد، ویولنیست گروه، آیونا بران که اکنون دار فانی را ترک کرده، کنسرت ماستری یا رهبری را عهده‌دار می‌شد. مارینر از شخصیت و نوازندگی آیونا ذکری به خیر دارد. کنت سیلیتو که پیش از این ذکرش رفت و هم اکنون نقش رهبر جانشین را دارد، تازه در سال 1979 به ارکستر پیوست. خاطره‌اش از اولین روزها با ترس همراه است! می‌گوید ارکستر عالی بود. درخشان و دقیق می‌نواخت. طبیعی است که از همکاری با آن ترس خورده بودم

آکادمی از همان اولین روزها سعی داشت بر روی پای خود بایستد و مستقل باشد. مارینر می‌گوید یک بار خواستیم با انجمن فرهنگی بریتانیا همکاری کنیم تا از کمک انجمن بهره بگیریم، شرایطی که می‌خواستند بر ما تحمیل کنند چنان سخت بود که از همان لحظه تصمیم گرفتیم هرگز از جایی کمک نخواهیم

ولی وقتی بحران اقتصادی گریبان‌گیر همه دنیا می‌شود، حفظ استقلال کمی سخت می‌شود. از ضبطهای پر درامد هم، نظیر آنچه با ضبط موسیقی فیلم میلوس فورمن (آمادئوس) نصیب ارکستر شد، دیگر خبری نیست. تعداد بی‌شمار گروههای تازه تاسیس مجلسی هم مزید بر علت است، به خصوص آنها که با سازهای اوریژینال باروک می‌نوازند محبوب‌ترند این روزها. پس ناگزیر باید از نوازندگان خواست تا به کارهای دیگر برای امرار معاش بپردازند

باری، تابستان گذشته آکادمی دو سی‌دی انتشار داد که در رده بهترین ده صفحه کلاسیک قرار گرفتند: کنسرتوهای چهارفصل ویوالدی با تکنوازی جاشوا بل، و کنسرتوهای باخ بزرگ با تکنوازی جولیا فیشر

در آخرین دو کنسرتی که از ارکستر دیدم (نویسنده چنین می‌گوید)، یکی در لندن با سرپرستی جولیا فیشر و دیگری در دارتینگتون با سرپرستی سیلیتو، بسیاری چهره‌های جدید و جوان جلب توحهم کرد. وقتی در تمرین ارکستر در دارتینگتون حاضر شدم، با خودم فکی کردم آیا آکادمی خواهد توانست پنجاه سال دیگر هم با همین محبوبیت بدرخشد؟ ویولنیست ارکستر، رابرت اسمیسن می‌گوید وقت آن است که قدمی برداریم و به واقعیتها بپردازیم. مارینر امسال هشتاد وپنج ساله می‌شود و دیگر نمی‌تواند زیاد هدایت کند ارکستر را. با حضور جوانانی از قبیل فیشر و بل می‌توانیم به مرزهایی جدید برسیم. ولی آنچه بدیهی است، استیل خاص ارکستر حفظ شده و همواره هم حفظ خواهد شد

ترجمه با تلخیص از مجله استرینگز، شماره نوامبر 2009، ص‌ص 21 و 22، "ارکستر افسانه‌ای بریتانیا پنجاهمین سالگرد تولدش را جشن می‌گیرد"، نوشته اینگه جمتروپ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

Free counter and web stats