این مطلب را از وبسایت نابغه بند انگشتی ترجمه و تلخیص کردهام. هیلاری هان یکی از قشنگترین وبسایتها را دارد، نه فقط در میان موسیقیدانان، بلکه در کل وب جهانی. ابتکار و خلاقیت در هر گوشه سایت به چشم میخورد. از نقاشیهای کودکانه قشنگی که از دوستدارانش گذاشته تا یادداشتهای شخصی. دختر بچهای است که سنش کمی بالا رفته. دوست دارم بند انگشتی نابغه بخوانمش، که نظیرش نیست که با این ریزگی چنین بزرگ باشد، لااقل در بین شناخته شدهها. بخوانید لطفا
اولین کنسرت را در پنج سالگی دیدم. از آن به بعد، وقت زیادی را به دیدن ارکسترهای مختلف و شناخت نوازندگان گذراندهام، و در این میان بعضی چیزها همیشه توجهم را جلب کرده و میکند، البته وقتی که تماشاگر باشم. وقتی خودم روی صحنهام بیشتر در موسیقی حل میشوم. اگر تازه کنسرترو هستید، این لیست دیدنیهای من را به یاد داشتهباشید، ممکن است دفعه بعد کمکتان کند که نگاهتان کجا باشد تا بیشتر کیف کنید
حرکت آرشه ویولنها و ویولاها
اولین کنسرت را در پنج سالگی دیدم. از آن به بعد، وقت زیادی را به دیدن ارکسترهای مختلف و شناخت نوازندگان گذراندهام، و در این میان بعضی چیزها همیشه توجهم را جلب کرده و میکند، البته وقتی که تماشاگر باشم. وقتی خودم روی صحنهام بیشتر در موسیقی حل میشوم. اگر تازه کنسرترو هستید، این لیست دیدنیهای من را به یاد داشتهباشید، ممکن است دفعه بعد کمکتان کند که نگاهتان کجا باشد تا بیشتر کیف کنید
حرکت آرشه ویولنها و ویولاها
به لطف نشانههای دقیق آرشهکشی روی نتها، آرشههای همه نوازندههای ویولن و ویولا با هم حرکت میکنند. البته نوع آرشهکشی با توجه به تن صدا طراحی میشود، ولی خوب، یکنواختی حرکت آرشهها در نظر بیننده هم مهم است. این رقص موزون بیشتر در موسیقی تند حس میشود، و باز بیشتر وقتی که همه نتی واحد میزنند(1)، مثل نیزههایی که هوا را میشکافند
جایی که رهبر نگاه میکند
با تمرکز بر علامتهایی که رهبر میدهد و تعقیب نگاهش(2) که در لحظهای خاص به سازهایی خاص خیره میشود، میتوانید در مورد قطعهای که میشنوید کلی چیز یاد بگیرید. بعضی رهبرها یک لحظه زودتر علامت میدهند و بعضی دیگر درست سر لحظه، و البته برای نوازنده ارکستر نوع اول برای روشن شدن دقیق جملهبندی مفیدتر است. اما تا جایی که به تکنیک مربوط میشود، بعضی رهبرها شیوهای مکانیکی و کاملا دقیق را ترجیح میدهند، ولی بعضیها آزادتر عمل میکنند و حال و هوای موسیقی را فدای جزئیات فنی نمیکنند
دست چپ کنترباسنوازها
کنترباس چنان ساز بزرگی است که نوازندهاش باید دست چپش را یک عالم حرکت دهد تا به همه نتها برسد. تجسم کنید که ویولنیست میتواند بدون تغییر پوزیسیون(3) نتهای زیادی را بنوازد، ولی برای زدن همین نتها، کنترباسنواز باید دستش را از بالای سرش تا ارتفاع کمرش حرکت دهد! من نمیدانم چطور این کار را میکنند
ابروی برنجینوازان
ابروی نوازندههای سازهای بادی برنجی(4) نقشهای مجازی است که راههای تولید صدا و جملهبندی موسیقی را نشان میدهد! تقریبا هر نوع شکلکی را میتوان از نوازنده انتظار داشت، بسته به ساز، و حالت قطعه. رنگ صورت نوازندههای ابوا و کلارینت هم البته دیدنی است. وقتی قسمتی طولانی را بدون نفسگیری مینوازند، صورتشان کبود میشود و چشمهایشان بیرون میزند! به نظرم میرسد اگر میخواستم به چنین سازهایی بپردازم قطعا شکست میخوردم
گانگ
وقتی که بچه بودم و به دیدن برنامههای ارکسترسنفونیک بالتیمور میرفتم، ساز محبوب من
گانگ(5) بود. گاهی تمام یک سنفونی را فقط به خاطر این صبر میکردم که وقت زدن گانگ برسد، صدایی که معبدی مرموز یا قصر پادشاه را به نظرم میآورد، که حاصل قصههای پریان زیادی است که میخواندم. حالا هم که ویولونیست شدهام، هنوز وقتی از راهروها یا اتاقهای تمرین پشت صحنه میگذرم، به هر گانگی که سر راهم باشد تقه میزنم! حتی یک بار سرم را به یک گانگ کوبیدم تا ببینم چه صدایی میدهد! باشد، فکر کنید دیوانهام، ولی لطفا به ضربینوازان نگویید چه کردم
توضیح (1) سوای این که خود ویولنها در دو دسته ویولن اول و ویولن دوم نتنویسی میشوند که در اکثر مواقع دو نت مختلف میزنند و لذا شاید گاهی آرشهکشی متفاوت داشتهباشند، گاهی بسته به نیاز رنگامیزی، آهنگساز هر کدام از این دو دسته را باز به دو یا چند گروه تقسیم میکند، که شرح بیشترش از حوصله این نوشته خارج است. فقط خواستم خوانندهای که حرفهای نیست بداند اینجا مقصود هیلاری چیست
توضیح (2) البته نگاه رهبر را جز وقتی که به چپ (ویولنهای اول) یا راست (ویولنسلنوازان) میچرخد نمیتوان دید، یا در ویدیو
توضیح (3) اینجا بعمد پوزیسیون نوشتهام و نه موقعیت مثلا. وقتی نتی از محدوده چهار انگشت ویولنیست بیرون میرود و لازم میشود دست چپش جابهجا شود، آن را تغییر پوزیسیون میگویند
توضیح (4) هورن، ترومپت، ترومبون و توبا سازهای بادی برنجی هستند. غیر از ابرو، لپهای برنجینواز هم دیدنی است
توضیح (5) گانگ یا تامتام از رده ضربیها، صفحه بزرگ فلزی است که روی آن میکوبند و صدایی پرعمق، مرموز و شاید ترسناک دارد. این خاطره هیلاری من را به جوانی خودم برد که تمام سنفونی ششم چایکوفسکی را گوش میکردم به خاطر یک ضربه گانگ درسه چهار دقیقه آخر
مطلب مرتبط
گفت وگوی هیلاری هان و برامل تاوی
جایی که رهبر نگاه میکند
با تمرکز بر علامتهایی که رهبر میدهد و تعقیب نگاهش(2) که در لحظهای خاص به سازهایی خاص خیره میشود، میتوانید در مورد قطعهای که میشنوید کلی چیز یاد بگیرید. بعضی رهبرها یک لحظه زودتر علامت میدهند و بعضی دیگر درست سر لحظه، و البته برای نوازنده ارکستر نوع اول برای روشن شدن دقیق جملهبندی مفیدتر است. اما تا جایی که به تکنیک مربوط میشود، بعضی رهبرها شیوهای مکانیکی و کاملا دقیق را ترجیح میدهند، ولی بعضیها آزادتر عمل میکنند و حال و هوای موسیقی را فدای جزئیات فنی نمیکنند
دست چپ کنترباسنوازها
کنترباس چنان ساز بزرگی است که نوازندهاش باید دست چپش را یک عالم حرکت دهد تا به همه نتها برسد. تجسم کنید که ویولنیست میتواند بدون تغییر پوزیسیون(3) نتهای زیادی را بنوازد، ولی برای زدن همین نتها، کنترباسنواز باید دستش را از بالای سرش تا ارتفاع کمرش حرکت دهد! من نمیدانم چطور این کار را میکنند
ابروی برنجینوازان
ابروی نوازندههای سازهای بادی برنجی(4) نقشهای مجازی است که راههای تولید صدا و جملهبندی موسیقی را نشان میدهد! تقریبا هر نوع شکلکی را میتوان از نوازنده انتظار داشت، بسته به ساز، و حالت قطعه. رنگ صورت نوازندههای ابوا و کلارینت هم البته دیدنی است. وقتی قسمتی طولانی را بدون نفسگیری مینوازند، صورتشان کبود میشود و چشمهایشان بیرون میزند! به نظرم میرسد اگر میخواستم به چنین سازهایی بپردازم قطعا شکست میخوردم
گانگ
وقتی که بچه بودم و به دیدن برنامههای ارکسترسنفونیک بالتیمور میرفتم، ساز محبوب من
گانگ(5) بود. گاهی تمام یک سنفونی را فقط به خاطر این صبر میکردم که وقت زدن گانگ برسد، صدایی که معبدی مرموز یا قصر پادشاه را به نظرم میآورد، که حاصل قصههای پریان زیادی است که میخواندم. حالا هم که ویولونیست شدهام، هنوز وقتی از راهروها یا اتاقهای تمرین پشت صحنه میگذرم، به هر گانگی که سر راهم باشد تقه میزنم! حتی یک بار سرم را به یک گانگ کوبیدم تا ببینم چه صدایی میدهد! باشد، فکر کنید دیوانهام، ولی لطفا به ضربینوازان نگویید چه کردم
توضیح (1) سوای این که خود ویولنها در دو دسته ویولن اول و ویولن دوم نتنویسی میشوند که در اکثر مواقع دو نت مختلف میزنند و لذا شاید گاهی آرشهکشی متفاوت داشتهباشند، گاهی بسته به نیاز رنگامیزی، آهنگساز هر کدام از این دو دسته را باز به دو یا چند گروه تقسیم میکند، که شرح بیشترش از حوصله این نوشته خارج است. فقط خواستم خوانندهای که حرفهای نیست بداند اینجا مقصود هیلاری چیست
توضیح (2) البته نگاه رهبر را جز وقتی که به چپ (ویولنهای اول) یا راست (ویولنسلنوازان) میچرخد نمیتوان دید، یا در ویدیو
توضیح (3) اینجا بعمد پوزیسیون نوشتهام و نه موقعیت مثلا. وقتی نتی از محدوده چهار انگشت ویولنیست بیرون میرود و لازم میشود دست چپش جابهجا شود، آن را تغییر پوزیسیون میگویند
توضیح (4) هورن، ترومپت، ترومبون و توبا سازهای بادی برنجی هستند. غیر از ابرو، لپهای برنجینواز هم دیدنی است
توضیح (5) گانگ یا تامتام از رده ضربیها، صفحه بزرگ فلزی است که روی آن میکوبند و صدایی پرعمق، مرموز و شاید ترسناک دارد. این خاطره هیلاری من را به جوانی خودم برد که تمام سنفونی ششم چایکوفسکی را گوش میکردم به خاطر یک ضربه گانگ درسه چهار دقیقه آخر
مطلب مرتبط
گفت وگوی هیلاری هان و برامل تاوی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر