خرداد ۱۸، ۱۳۸۷

شرلی بسی

دام شرلی ورونیکا بسی روز هشتم ژانویه 1937 در کاردیف، پایتخت ولز متولد شد، از پدری قایقران با مسقط‌الراس نیجریه و مادری اهل یورکشایر. سه ساله بود که مادر از پدر جدا شد و شرلی ماند و شش برادر و خواهر بزرگتر. در پانزده سالگی درس و مشق را ترک کرد و به کارگری پرداخت و همزمان در میخانه‌ها و کلوبهای شبانه خوانندگی کرد. در همین دوران سخت بود که در شانزده سالگی باردار شد و بعد از تولد دخترش شارون به پیشخدمتی در رستورانهای کاردیف رو آورد

دو سالی نگذشته بود که اقبال بر در خانه‌اش زد. آژان هنری معروف آن روزگاران، مایکل سولیوان در آوازش لطف دید و در وجودش هوشمندی. بر آن شد که ستاره بسازدش. در برنامه‌هایی که در تالارهای رنگارنگ داشت به مدیر صفحه پرکنی فیلیپس برخورد و قراردادی با او بست برای ضبط تک ترانه‌اش "شمعم را روشن کن" که در نوزده سالگیش منتشر شد. به رغم تحریم شرلی توسط بی‌مایگان بی‌بی‌سی که اشعار ترانه‌هایش را تحریک‌کننده تشخیص دادند، در فوریه 1959 نمره یک شد و هفته‌ها در این رده باقی ماند. و چنین بود که کمپانیهای معظم امی و کلمبیا هم سبقت جستند از هم برای قراردادهای تازه با شرلی

اما اوج شهرت و محبوبیت شرلی بسی هنوز در راه بود. در 1963 ترانه "من که هیچ ندارم" را خواند و بعد در 1965 برای اجرای ترانه تیتراژ فیلم جدید جیمز باند دعوت شد: "پنجه طلایی" که هنور زیر لب نسل کهن شنیده می‌شود و ملودیش با سوت زده می‌شود. ختم کار اینجا نبود هنوز. اولین، و بعد تنها خواننده‌ای شد که دوباره ترانه تیتراژ فیلم جیمز باندی "الماسها ابدیند" را اجرا کرد شش سال بعد

بعد از آن، شرلی بسی یک دهه کامل را در صدر جدول گذراند و تقریبا بی رقیب در دل پیر و جوان جا کرد خود را. از دهه هشتاد اما، شرلی به فعالیت در کار خیر پرداخت و به تک برنامه‌های هر از گاه بسنده کرد. نه به این معنی که عنوان پر فروش‌ترین هنرمند را از دست داد، چنین نشد تا آخر دهه که چهره‌ای جدید، مدونا کم کمک جایش را گرفت. کنسرتهای بعدی او با ارکسترهای نامدار چون ارکستر سنفونیک لندن و در تالارهای قبله هنری نظیر کارنگی و رویال آلبرت سابقه هنری شرلی را تکمیل کرد

آخرین روز سال 1999 عنوانی تازه برای شرلی بسی در خود نهان داشت: بانوی امپراطوری بریتانیا (دام) که ملکه الیزابت دوم هبه‌اش کرد، به پاس یک عمر فعالیت هنری

شرلی بسی در سال 1961 ازدواج کرد که چهار سال بعد به جدایی انجامید. ازدواج دومش در 1968 بود که آن هم تنها نه سال دوام داشت. سامانتا، دختر دوم شرلی در سال 1985 با پریدن از پل معلق کلیفتون در بریستول انتحار کرد و این حادثه‌ای بود که شرلی هنوز نپذیرفته، با این تجاهل روزگار می‌گذراند. هم اکنون دام شرلی بسی در موناکو اقامت دارد

ویدیوی ترانه پنجه طلایی

ویدیوی ترانه من که هیچ ندارم

ویدیوی ترانه قصه عشق

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

Free counter and web stats