شهریور ۲۹، ۱۳۸۵

می‌باشد می‌گردد می‌نماید

در ادبیات جدید و به‌خصوص در نوشته‌های جوانان تصور شده که تکرار ناپسند است و باید از آن احتراز شود. اطمینان ندارم دلیل آن چیست، ولی شنیده‌ام معلمان عموما کم‌مایه ادبیات در مدارس چنین ورد گرفته‌اند که تکرار نوشته را از فصاحت دور می‌کند. چنین نیست

در متون نو و کهنه فارسی، از نثر و علی‌الخصوص نظم، تکرار از بدعتهایی است که فصاحت نمی‌زداید، سهل است، خوش‌آهنگ و زیبا و روان می‌کند نوشته را. نمونه واضح آن ردیف است(1) در شعر کلاسیک، که تکرار یک یا چند کلمه است بعد از قافیه، مانند

خـلوت گزیده را به تماشا چه حاجـت اسـت
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است

که در آن تماشا و صحرا قافیه‌اند و چه حاجت است ردیف است

اما آنچه بیشتر مورد نظر این یادداشت است، برای احتراز از تکرار، فرمولهایی رواج یافته که گاه واقعا نوشته را زشت و ناموزون می‌کند. پرتکررترین آنها، استفاده از "می‌باشد"، "می‌گردد"، و "می‌نماید" است به جای "است"، "می‌شود"، و "می‌کند"، به ترتیب

اول آن که معنی دو مورد از این جایگزینها با اصل فرق دارد. گردیدن چرخیدن افاده می‌کند و نه شدن، و نمودن مفهوم نشان دادن دارد و نه کردن. می‌باشد البته از دیرباز به کار رفته و غلط نیست، هر چند زیبا هم نیست

دوم، نوشته‌ای فصیح‌تر است که به گفتار نزدیک‌تر باشد، به گمان من. در محاوره می‌گوییم برادرم اینجاست ونه اینجا می‌باشد (می‌باشه)، می‌گوییم خوشحال شدم و نه خوشحال گردیدم، می‌گوییم این کار را می‌کنم و نه این کار را می‌نمایم

سوم، به قدری این سه جایگزین بی تامل و تعمق به کار رفته‌اند، که دیگر اصل مطلب، یعنی احتراز از تکرار فراموش شده. نمونه‌ای ببینید: "... اما ترجیح دادم آن را تا چندین سال پس از مرگش به تعویق بیندازم، بلکه تلخی و اندوه مرگ نابهنگامش در خاطر دوستدارانش کمرنگ گردد و بتوانم مراسم تجلیل باشکوهی را به روح استیو و هنرش تقدیم نمایم." می‌بینید که گردد و نمایم بی تکرار و سابقه در جای شود و کنم نشسته و جمله را زشت و سنگین کرده. در مراسلات اداری که زنده‌یاد خانلری یاجوج و ماجوج می‌خواند، داستان غم‌انگیزتر است. آقای مدیری که نامه‌ای دریافت کند بی "می‌باشد" و "می‌گردد" و "می‌نماید"، آن را با اطلاع ناچیز و تصور منجمد خود سبک می‌شمارد و فرستنده را بی‌سواد فرض می‌کند، و چه راحت این "بی‌سوادی" در فرهنگ جدید عامه به کار می‌رود

توضیح (1) ردیف را به زودی در مبحث قافیه در بلاگ ادبی "ای–دیوان" شرح خواهم داد

۱ نظر:

  1. با درود،

    به تفاوت "است" و "هست" توجه داشته باشید. ما است را برای جمله های حملی یا اسنادی بکار میگیریم و هست را وقتی میخواهیم وجود چیزی را بیان کنیم. مثال : کتاب خواندنی است. و کتاب روی میز هست. اما اگر مثلاً فعل جمع باشد دیگر نمیتوان گفت استند و زین رو بجای آن می باشند را بکار میبرند. بکار بردن هستند در این موارد خالی از اشکال نیست. با سپاس.

    پاسخحذف

Free counter and web stats